شجریان ، همچنان شجریان است .....
با درود
در اوا خر خردادماه و آغازين تيرماه در گرماي فصل تابستان خسرو آواز ایران استاد محمدرضا شجریان با گروه شهناز به مدت ۷ شب در تالاره بزرگ کشور به اجراي قطعات موسيقی در دو دستگاه همايون و شور پرداختند.
در طی برگزاری این کنسرت حواشيه زيادی حول برگزاری کنسرت بویژه شب اول کنسرت بوجود آمده بود که همگان بيشتر به این حواشی پرداخته اند و هماننده هميشه حواشی جالبتر از اصل برنامه است.
در وب سايتها و وبلاگهای مختلف همه دوستان در مورده شبهای برگزاری کنسرت و اتفاقات به وجود آمده صحبت کرده اند و هر کسی به نحوی از ديدگاه خويش و از منسب خويش به بهانه جوي يا اعتراض پرداخته که در جايگاه خود قابل بررسي است.
قصد بيان مطالب گذشته را ندارم چون دوستان به طور کامل به این بحث پردخته اند.
هدف از این پست بيان نکته هایی در مورد شب آخر کنسرت از دید خودم هست و اگر مطلبی رو بيان میکنم تنها از سر دلسوزيست و اینکه کمی بيشتر همه و همه به این هنر و این هنرمندان خدمت کنيم و از کاستي ها کم کنيم تا اساتيد این فن نيز براي اجراي برنامه هاي ديگر با مشکلی مواجه نباشند.
با سپاس فراون
شروع
تهران - ۱۱ تيرماه سال ۱۳۸۷
کنسرت استاد بزرگ آواز ایران استاد محمدرضا شجريان و گروه شهناز
محل برگزاری: تالاره بزرگ کشور
پس از کلی مشکلات به وجود آمده به پايتخت میرسيم.
هوا گرم !
اولين مقصد ساختمان دفتر دل آواز .
با مترو يکی يکي ایستگاها را رد میکنيم تا به ایستگاه مورده نظر میرسيم.
برق ها رفته و این برگرم شدن فضاي داخلي ساختمان ها و ماشينها نيز افزوده.بيليط ها را تهيه میکنيم.
مقصد بعدی تالار بزرگ کشور!
ساعته۱۵.۳۰ براي صرف ناهار به اغذيه فروشی میرويم .نزديک ميدان فاطمی مسجد فاطمی قرار دارد که پارسال نيز براي شهرستاني ها محلی بود براي اداي فريضه نماز و کمی استراحت.کمی داخل شهر میگرديم
چيزی عوض نشده جز خود آدمها !
ساعت ۱۹.۲۰وارد تالار بزرگ کشور میشيم.خيابان بسيار شلوغ و مکانی براي رفت و آمد نيست.
مردم به طرف درب وردی هجوم میبربد.کسی در گوشه ای ایستاده و به خاطره اینکه نتوانسته بليط تهيه کنه اشک میريزه.
ازطرفی شرکت دل آوز بعضی از بليط ها که فروش نرفته را در محل خود تالار به فروش میرساند
در ابتدا بعد از رد شدن از منطقه حفاظتی با در دست داشتن بليط و چک کردن آن ، وارد سالن میشيم.
کمی صبر میکنيم تا درهاي ورودی باز شود و همه بتونن در محل خود بنشيند.در گوشه ای از سالن يک کيوسک تعبيه شده که در آن بروشورهاي کنسرت استاد و تابلوهاي استاد که به امضاي خودشون مزين شده به صورت بسيار زيبا براي فروش در خدمت دوستان قرار داده شده.
اما نکته قابل توجه این است که پارسال خود سی دي های کنسرت آماده بود و دوستان میتونستن تهيه کنن اما امسال هنوز آمده نشده بود و این کمی غم انگيز بود.اما همچنان دوستدارن استاد منتظره این مهم هستند.
درب ها باز میشود.....
همه کسانيکه به اتفاق خانواده يا و با دوستان خويش برای دیدن کنسرت آمده اند با اندکی جستجو صندلي خود را پيدا میکنن و همه منتظره حظور استاد هستند.در این بين سخنگوي سالن از دوستان ميخواهد که گوشي هاي خودرا خاموش کنند و اجازه بدهند که دوربين هاي مجهزه تصويربرداری این لحظات تکرار نشدنی را ثبت کنند.
در این في مابين پسراستاد عليزداه صهبا عليزاده وارد سالن میشود و در کنار دوست خود مینشيند.همه منتظر حظور اساتيد ديگری هستند، که در این ميان ناگه استاد محمدرضا لطفی و پشت سر ایشان استاد عليزاده در میان تشویق تماشاگران وارد میشوند.
با کمی تاخير استاد آواز ایران با گروه شهنلز وارد سالن شدند که تماشاگران بدون وقفه و با شور و شوق فراوان به تشويق گروه و بخصوص استاد شجريان پرداختند.
استاد در ابتدای امر به این مهم اشاره کردند که امشب به دليل ضبط برنامه به وسیله دوربين ها براي عزيزان سخت باشد که امشب ما را همراهی میکنند.
هماننده شب هاي گذشته در دو بخش برنامه اجرا شد.امشب گروه با قدرت بيشتری کار میکردند،
هرچند صداي شهريار آواز ایران گرفته بود اما بایدپذیرفت که : همچنان شجريان ، شجريان است!
حس و حال خاصی در تالار بود و هرکسی بنحوی با صداي استاد خويش همنوایي و عشقبازی میکرد.
آنتراکت....
در بين برنامه نکات جالبی به نظر می آمد.....
بعضی از تماشاگران به همراه خود مواده خوراکی آورده بودن که کمی شگفت انگيز بود !!
نکته بعد براي نمازگزاران بود.....
در طبقه پايین سالن به این بزرگی مکانی براي نمازگزاران نبود و بسيار تأسف برانگيز که چرا این سالن با این نامه بزرگ حتی مکانی براي نمازگزاران ندارد و همه آنها بر روي زمين خاکی با پروردگار خويش رازو نياز کردند.به قول دوستان اگر از جناح هاي سياسی اینجا بودند و تصویری میگرفتند همه این موارد به ظرر استاد بود و کسي مسیولين را مورد بازخواست قرار نمیداد.
بعد از آنتراکت در تالار نکته جالب حضور آيت اله شهاب مرادی وارد سالن شد.برنامه مردم ایران سلام، مخاطبين خاص خودش را دارد و از چهره های محبوب سيما هستند.
جای شگفتی داشت که حضور يک روحانی درچنین کنسرت هایی!!
بخش دوم کنسرت نيز همانند بخش اول اغاز شد ....
با شروع بخش دوم تعظیم استاد درخشانی به استاد لطفی هنوز نشان میدهد که هنوز سنت ها و احترام به اساتید بزرگتر پابرجاست....
استاد لطفی گلی را که يکی از تماشاگران گرفته بودن تحويل آقای درخشانی داد و ایشان به استاد شجريان تقديم کردند.
تکنوازي سه تار مزگان شجریان و نگاه های پي درپی به پدر و لبخند پدر به دختر به نشان تایید ، گویای حس های متفاوتیست !!
در پايان برنامه نيز تصنيف مرغ سحر با درخواست شديد دوستداران و اجراي هنرمندانه استاد و تنظيم زيباي آقای درخشانی پايان بخش این مراحل بود.
با اتمام برنامه مژگان شجريان با دسته گلي از تمامی گروه تشکر کرد و در این حرکت استاد گل خود را نثار دخترش کرد و ارا درآغوش گرفت و بوسيد و مورد تشويق بي نهايت تماشاگران قرار گرفت.
بعد از اتمام کنسرت بازار سياه تاکسي ها با قيمت هاي نجومی منتظره تماشاگران بود.
اميدواريم سايه استاد بر سر دوستدارانش مستدام باشد و بتواند بارها و بارها از این چنين کنسرت هایي اجرا کنند.
به نام خدا